قـــــر و قـــــاطـــــی
تفاوت دختر پسرا، طنز و خنده بازار، اس ام اس های زیباو ...

شعر رو تو ادامه مطلب بخونید !!!



ادامه مطلب ...


           
یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, :: 22:35
علی افروخته

 

فریبا زنگ زد از راه کارتی!

مرا دعوت کند آن شب به پارتی

صلاحی بنده در رفتن ندیدم

ولی شرحی ازآن بعدا شنیدم

که برپا بود آنجا یک بساطی

که مهمانان همه کردند قاطی!


***

***


برای خوندن ادامه شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید



ادامه مطلب ...


           
پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, :: 21:13
علی افروخته

پیغام گیر سعدی:


از آوای دل انگیز تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک را گر فرصتی دادی به دستم


پیغام گیر خیام:


این چرخ فلک عمر مرا داد به باد
ممنون توام که کرده ای از من یاد
رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش
آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد!

 



ادامه مطلب ...


           
شنبه 28 مرداد 1391برچسب:, :: 11:29

 

عـشق ریاضی

امشب لیمیت قلبم میل به تو دارد

بارها و بارها از تابع عشق مشتق گرفته ام و تنها تو برایم مانده ای. . .

هنوز برایم مبهم است که چرا اینقدر دلتنگت شده ام

این را میدانم که دلتنگی من فقط با دیدن تو رفع ابهام میشود

 



           
سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:, :: 1:31

سربازی

مادر چرا مرا ۲۰ ساله کردی

میان پادگان اواره کردی

از ان روزی که سربازی به پا شد

ستم بر ما نشد بر دختران شد

منم سر بازه بدبخته زمونه

اسیر یک گروهبان دیوونه

جناب سر گروهبان صدایم زد دویدم

 

به سر گروهبان دیر رسیدم

چنان با سیلی زد تو گوشم

خیال کردم که من سبزی فروشم

بسوزد آنکه سر بازی بنا کرد

تمام عشرت ما را فنا کرد

بسوزد انکه سر بازی را بنا کرد

تمام دختران را چشم به راه کرد



ادامه مطلب ...


           
جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, :: 10:1

 

شعر زیبای سیب و جوابیه ها


تو به من خندیدی و نمی دانستی 
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم 
باغبان از پی من تند دوید 
همسایه عشق سیب باغچه باغبان سیب را دست تو دید 
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک 
و تو رفتی و هنوز  
سالهاست که در گوش من آرام آرام 
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم 
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم 
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت

 



           
سه شنبه 12 تير 1391برچسب:, :: 20:34

در خیابان چهره آرایش مکن ..... از جوانان سلب آسایش مکن


زلف خود از روسری بیرون مریز ..... در مسیر چشمها افسون مریز


یاد کن از آتش و روز معاد ..... طره گیسو مده در دست باد


خواهرم دیگر تو کودک نیستی ..... فاش تر گویم عروسک نیستی


خواهرم ای دختر ایران زمین ..... یک نظر عکس شهیدان را ببین


خواهرم این لباس تنگ چیست ؟ ..... پوشش چسبان رنگارنگ چیست ؟


خواهرم اینقدر تنازی مکن ...... با اصول شرع لجبازی مکن


در امور خویش سرگردان مشو ..... نو عروس چشم نامردان مشو

 

جواب این شعرو تو ادامه مطلب بخونید



ادامه مطلب ...


           
پنج شنبه 8 تير 1391برچسب:, :: 11:52

نه تنها پیرهن از چین بیاریم

 

که اقلامی خفن از چین بیاریم 

 

برای رفع مشکل از جوانان

 

در این فکریم زن از چین بیاریم! 

 

کفن پوشان راه محو فقریم

 

ولی باید کفن از چین بیاریم 

 

دکانها مملو از پوشاک چینی است

 

از این پس رختکن از چین بیاریم 

***

ادامه شعر در ادامه مطلب



ادامه مطلب ...


           
سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:, :: 18:14

به نام خداوند ویروس گارد

کنون رزم Virus و رستم شنو / دگرها شنیدستی این هم شنو
که اسفندیارش یکی Disk داد / بگفتا به رستم که ای نیکزاد
در این Disk باشد یکی File ناب / که بگرفتم از Site افراسیاب
چنین گفت رستم به اسفندیار / که من گشنمه نون سنگگ بیار
جوابش چنین داد خندان طرف / که من نون سنگگ ندارم به کف
برو حال می‌کن بدین Disk، هان! / که هم نون و هم آب باشد در آن
تهمتن روان شد سوی خانه‌اش / شتابان به دیدار رایانه‌اش
چو آمد به نزد Mini Tower اش / بزد ضربه بر دکمه Power اش
دگر صبر و آرام و طاقت نداشت / مر آن Disk را در Drive اش گذاشت
نکرد هیچ صبر و نداد هیچ لفت / یکی List از Root دیسکت گرفت
در آن Disk دیدش یکی File بود / بزد Enter آنجا و اجرا نمود
کز آن یک Demo شد پس از آن عیان / با فیلم و موزیک و شرح و بیان
به ناگه چنان سیستمش کرد Hang / که رستم در آن ماند مبهوت و منگ
چو رستم دگرباره Reset نمود / همی کرد Hang و همان شد که بود
تهمتن کلافه شد و داد زد / ز بخت بد خویش فریاد زد
چو تهمینه فریاد رستم شنود / بیامد که لیسانس رایانه بود
بدو گفت رستم همه مشکلش / وز آن Disk و برنامه خوشگلش 

 چو رستم بدو داد قیچی و ریش / یکی دیسک Bootable آورد پیش
یکی Toolkit، Hard اندرش / چو کودک که گردد پی مادرش  
به ناگه یکی رمز Virus یافت / پی حذف امضای ایشان شتافت 

 چو Virus را نیک بشناختش / مر از Boot Sector برانداختش  
یکی ضربه زد بر سرش Toolkit / که هر Byte آن گشت هشتاد Bit
به خاک اندر افکند Virus را / تهمتن به رایانه زد بوس را
چنین گفت تهمینه با شوهرش / که این بار بگذشت از پل خرش 

 دگر باره اما خریت مکن / ز رایانه اصلا تو صحبت مکن
قسم خورد رستم به پروردگار / نگیرد دگر Disk از  اسفندیار



           
سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:, :: 17:54

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ


دیشب که نمیدانستم برای کدام یک از درد هایم گریه کنم کلی خندیدم (صادق هدایت)
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان قــــر و قــــاطـــی و آدرس taklord.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 318
بازدید کل : 23323
تعداد مطالب : 83
تعداد نظرات : 411
تعداد آنلاین : 1

Alternative content