وعده...
 
قـــــر و قـــــاطـــــی
تفاوت دختر پسرا، طنز و خنده بازار، اس ام اس های زیباو ...


پادشاهى در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیرى را دید که با لباسى اندک در سرما نگهبانى مى‌داد.
از او پرسید: آیا سردت نیست؟
نگهبان پیر گفت: چرا اى پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت:....

من الان داخل قصر مى‌روم و مى‌گویم یکى از لباس‌هاى گرم مرا برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد.

اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده‌اش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالى قصر پیدا کردند،

در حالى که در کنارش با خطى ناخوانا نوشته بود:
اى پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل مى‌کردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پاى درآورد!
 



نظرات شما عزیزان:

arefeh
ساعت15:37---29 خرداد 1391
سلام دوستان...
نميدونم وبم چش شده وبتون رو لينك كرده بودم ولي تو لينكام نيست..
الآن دوباره لينك كردم،مشاهده وبلاگ رو كه ميزنم بازم تو لينكام نيست...
حالا من چكار كنم؟!


هیلدا
ساعت13:41---29 خرداد 1391
دنبالم نگرد

من از یاد تو رفته ام...



arefeh
ساعت11:28---29 خرداد 1391
عجب پادشاه بي معرفتي!!!

رها
ساعت22:22---28 خرداد 1391
salam.vebetun fogholadas. b manam sar bezanid.

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 22:15
علی افروخته

درباره وبلاگ


دیشب که نمیدانستم برای کدام یک از درد هایم گریه کنم کلی خندیدم (صادق هدایت)
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان قــــر و قــــاطـــی و آدرس taklord.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 34
بازدید دیروز : 111
بازدید هفته : 149
بازدید ماه : 145
بازدید کل : 23468
تعداد مطالب : 83
تعداد نظرات : 411
تعداد آنلاین : 1